Thursday, July 23, 2009

جشنواره آواهای باستانی


جشنواره آواهای باستانی
اجرای موسیقی اقوام ایرانی در ارتفاعات الوند

  ·   ديدني ها:  غار عليصدر؛ بزرگترين غار آبي جهان،جشنواره آواهای باستانی،  تپه تاریخی هگمتانه ، آرامگاه بابا طاهر ،  بوعلي سينا ،کتیبه های هخامنشی و آبشار گنج نامه ، میدان میشان ، کارگاه سفال و سرامیک لالجین و قله زیبای الوند .

    ·    نوع ودرجه بندي :  آشنایی با فرهنگ موسیقیایی کهن ایران ، طبیعت گردی و دیدار از آثار تاریخی وفرهنگی
اجراي برنامه هاي موسيقي

-       گروه استاد فرج عليپور

-       گروه عاشيق حسن اسكندري به همراه رقص لزگي

-       گروه هزار دستان به همراه دوتار نوازي و رقص چوبي

-       گروه مهرگاه به همراه تنبور نوازي و رقص كردي

-       و....

   ·   خدمات : اتوبوس ویژه توریستی ، 3 وعده صبحانه ، 3 وعده ناهار ، 2 وعده شام و پذيرايي بين روز ، اقامت در هتل یا هتل آپارتمان(در حد 3 ستاره) تله کابین گنجنامه ، راهنما  ، راهنمای کوهستان و مسئولین تدارکات ، تمامی ورودیه ها  و پوشش بيمه  (40 میلیون تومان دیه کامل و یک میلیون تومان هزینه پزشکی)          

· مدت برنامه : 3 روز و 2 شب  از تاريخ 21/5/88 الی 23/5/88

· تاريخ  حركت : ساعت 5:00  صبح روز 21/5/88

·  هزينه:  -/ 1980000 ريال و با استفاده از تشک اضافه -/1850000 ريال

·  برنامه سفر:

      روز اول : گروه A :  حركت از تهران رأس ساعت5  صبح ، بازديد ازغارعليصدر  و کارگاه های سفال و سرامیک لالجین در بین راه ، دیدار از گنج نامه ، حرکت با تله کابین  به سوی میدان میشان ، اجرای مراسم موسیقی جشنواره  در طبیعت ، صرف شام ، بازگشت و اقامت در شهر(هتل) گروه B  :  علاقه مندان به صعود قله الوند  می توانند در پناهگاه اقامت داشته و برنامه صعود قله را اجرا نمایند .     

      روز دوم : بازدید از بنای یادبود بوعلی سینا وبابا طاهر عریان ، شهر کهن  هگمتانه و اماکن تاریخی شهر ، صرف ناهار، حرکت با تله کابین به سوی میدان میشان ، اجرای مراسم  موسیقی جشنواره ، صرف شام ، بازگشت با تله کابین ، اقامت در شهر(هتل)

      روز سوم : پس ازصرف ناهار و بازگشت به تهران

 ·          مهلت و نحوه ثبت نام : ثبت نام حداكثرتا پايان وقت اداري روز 15/5/88  
    * توجه :    1.  ارائه بليت يا فيش بانكي به سرپرست سفر ، هنگام حركت ، الزامي است.

   2. دریافت برنامه سفر و امضای قرارداد  مربوطه ، توسط شرکت کننده و تسلیم آن به شرکت ، هنگام ثبت نام الزامی است ؛ مسئولیت امضاء قرارداد و تحویل

برنامه سفربه افرادی که گروهی ثبت نام می کنند ، بر عهده نماینده گروه است.

   3. لطفاً حداکثر وزن کوله پشتی خود را به میزان 15كيلوگرم تنظیم فرماييد ؛ همچنين مسئوليت حفاظت ازاموال شخصي در طول سفر بر عهده شركت كننده است برنامه هاي  اعلام شده ونحوه اقامت ، با توجه به شرايط آب وهوايي وساير عوامل محيطي يا فني قابل جابجايي است .
   4.    چنانچه شركت مجبور شود در اثرشرايط محيطي (مثل ترافيك) يا حوادث غير مترقبه بخشي از برنامه را ابطال كرده و خارج از چهارچوب اعلام شده در برنامه سفر ، نسبت به رزرو هتل يا كرايه وسايل نقليه يا هرگونه عمل لازم ديگر ، اقدام كند . هزينه آن برعهده شركت كننده خواهد بود . 
   5. اختصاص اتاق 1،2 و...نفره به افراد در هتل و نیزنحوه استقرار افراد در خانه محلی یاچادر، بستگی به ترکیب نفرات تور و ظرفیت هتل یا خانه محلی دارد که مطابق با ماده های 11و12قرارداد سفر عمل می شود .
   6. درصورت انصراف تا 15روز قبل ازاجراي سفر 100%  ، از15 تا 10 روز قبل 60%  و از 10 تا 7 روز قبل 40% مبلغ قابل بازپرداخت خواهدبود؛پس ازآن هيچ گونه وجهي مسترد نخواهد شد ( مطابق با ماده3 قرارداد سفر) .
   
لوازم ضروري : كارت شناسايي ( شناسنامه برای خانواده ها) ، دارو،كرم ضدآفتاب ولوازم بهداشتي شخصی ، ليوان و آب معدنی ، كفش راه پيمايي سبك ، لباس گرم ،چراغ قوه ، كولة يك روزه ، بادگير ،‌كلاه وعينك آفتابي (افرادی که مایلند قله را صعود کنند لوازم کوه لازم است )  .                             

 .....

Saturday, July 4, 2009

زيارت پارس بانو

از 13 تا 17 تير ماه زيارتگاه پارس بانو ميزبان زايرين خود از سرتاسر ايران است؛ اين زيارتگاه در نزديكي شهر عقداي يزد قرار دارد.
خبرگزاري ميراث فرهنگي_گردشگري_اشكان بروج_13 تا 17 تير ماه زيارتگاه پارس بانو ميزبان زايرين ايراني است كه به شهر عقدا مي‌آيند تا زيارت پارس بانو را به جا آورند.
زيارتگاه پارس بانو در دامنه كوهي نزديك جنوب شهر عقدا در 112 كيلومتري شمال غرب يزد در محلي به نام ارجنان (زرجو) واقع شده است.
روستای زرجو در مسیر یک دره¬ باریک قرار گرفته و کوه¬های اطراف آن پوشیده از درختان بادام و انجیرکوهی است.
بنای اصلی نیایشگاه که در کنار یک رودخانه¬ی فصلی ساخته شده ، به صورت گنبدی از کاشی کاری¬هایی به رنگ سبز و با نماد "سرو" شکل گرفته است.
در عبور از جاده تهران- يزد نيز پس از عبور از عقدا، اولين دهكده در سمت راست جاده روستاي شمس آباد است كه به سوي پير بانو مي‌رود.
در دامنه¬ مجاور نیایشگاه خیله¬هایی ساخته شده تا خانواده¬ها در زمان ویژه¬ زیارت پیر پارس بانو که به مدت 5 روز ادامه دارد براي سكونت موقت از آنها استفاده كنند.
در باور مردم اين نيايشگاه جايگاه جان باختن و ناپديد شدن شهبانوي پارس "خاتون بانو" دختر يزدگرد ساساني است. شهبانو در خواب نابينايي نمايان شده و پس از شفاي چشمان او به او امر مي كند تا پير بانو را بنيان گذارد .
زرتشتيان به مدت 5 روز در تاريخ ياد شده به گرد هم آمده و به درگاه پروردگار نيايش مي‌كنند و آيين هاي ديني و سنتي خويش را به جاي مي‌آورند.
اي پير با مهر و صفا،الگوي پاكي و وفا
رنجيده ازجور و جفا،در جستجويت آمدم
اي پارس بانوخسته ام غمگين ودل شكسته ام
برلطف تو دل بسته ام،من درحضورت آمدم
اي بانوي ايران زمين اي خفته در اين سرزمين
برحلقه اش همچون نگين،درزرع جويت آمدم
خاتون بانوها تويي، آواره ام مأوا تويي
درمان و داروها تويي ،اينك به كويت آمدم
اندر دل اين كوهها ماندي غريب اي آشنا
هستي غريبان را پناه زين رو به سويت آمدم

دهم تيرماه، جشن تيرگان و اسطوره آرش


دهم تيرماه مصادف است با پيدايش اسطوره پارسي آرش كمانگير و در ايران باستان اين روز را جشن تيرگان مي‌ناميدند؛ پيروزي تشتريشت (ايزد باران) بر اپوش (اهريمن خشكسالي) و ديگري تيرانداختن آرش، پهلوان ايراني از فراز دماوند به سوي جيحون كه تثبيت مرز ايران با توران را در پي داشت.

خبرگزاري ميراث فرهنگي_ميراث فرهنگي_ سيزدهمين روز در هر ماه زرتشتيان " تير يا تشتر " نام دارد.
در ماه تير هنگامي كه روز تير فرا مي رسد آن روز را جشن تير گان مي نامند. اين جشن از بزرگترين جشنهاي ايران باستان است.
این جشن در کنار آب­ها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش رو همراه بوده و همچون دیگر جشن­هایی که با آب در پیوند هستند، با نام عمومی "آبریزگان" یا "آب پاشان" یا "سر شوران" یاد شده‌است.
در روايات آمده است در زمان منوچهر شاه پيشدادي هنگامي كه افراسياب توراني بر منوچهر پيروز شد و او را در طبرستان محاصره نمود، طرفين حاضر به سازش شده و قرار بر اين شد از قله دماوند آرش، جوان دلير ايراني تيري به چله كمان نهد و آن را پرتاب نمايد.
احسان يارشاطر، به نقل از متن اوستايي تشتريشت و آثارالباقيه  ابوريحان بيروني مي نويسد: ميان ايران و توران سال ها جنگ و ستيز بود.
در نبردي كه ميان افراسياب توراني و منوچهر- شاه پيشدادي- در گرفت، سپاه ايران در مازندران به تنگنا افتاد. عاقبت دو طرف به آشتي رضا دادند و براي آنكه مرز دو كشور روشن شود و ستيزه از ميان برخيزد، پذيرفتند تا از مازندران تيري به جانب خاور پرتاب كنند؛ هر جا تير فرود آمد، همان جا مرز دو كشور باشد ..
اسفندارمذ ( فرشته زمين) به آرش گفت تا كمان بردارد و آن گاه آرش بر قله كوه دماوند رفت و به نيروي خداداد، تير را با تمام توان از شست رها كرد و خود، بي جان بر زمين افتاد. اهورامزدا به فرشته باد فرمان داد تا تير را نگهبان باشد و از آسيب نگه دارد.
تير از بامداد تا نيم روز در آسمان مي رفت و نيم روز در كنار رود جيحون بر ريشه درخت گردويي كه بزرگ تر از آن در عالم نبود، نشست.
پس از آن آنجا را مرز ايران و توران قرار دادند و هر سال به ياد آن روز جشن گرفتند.
داستان ديگري كه درباره جشن تيرگان آمده آن است كه در زمان ساسانيان و پادشاهي فيروز، هفت سال در ايران خشكسالي روي داد و در چنين روزي مردم روي به بيابان آوردند و با نيايش خود از پروردگار آرزوي باريدن باران كردند .
پس از دعاي مردم و پيروزي تشتريشت (ايزد باران) بر اپوش (اهريمن خشكسالي) بارش باران شروع شد و به شادي آن در چنين روزي ايرانيان بر يكديگر آب مي‌پاشند.
آيين برگزاري جشن تيرگان بدين گونه است كه چند روز پيش از جشن تيرگان تمام درون و برون خانه را پاكيزه كرده و صبح روز جشن همه آب تني نموده و لباس نو مي پوشند.
دستبند تير و باد
در آغاز جشن بعد از خوردن شیرینی، بندی به نام "تیر و باد" که از 7 ریسمان به 7 رنگ متفاوت بافته شده است به دست می بندند كه شايد نشانه رنگهاي رنگين كمان بوده و به اصطلاح آن را نشانه تير و كمان آرش مي‌نامند و در باد روز از تیرماه (9 روز بعد از جشن) این بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد می سپارند تا آرزوها و خواسته هایشان را به عنوان پیام رسان به همراه ببرد.

این کار با خواندن شعر زیر انجام می‌شود :

تــيـــر بــرو بــاد بــیـا       غــم بــرو شـادی بـیا
محنت برو روزی بیا        خـوشه مروارید بیا

فال کوزه
یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشن های ایرانی"فال کوزه" يا "چکُ دولَه" است.
روز قبل از جشن تیرگان، دوشیزه ای را بر می‌گزینند و کوزه سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او می دهند که «دوله» نام دارد، او این ظرف را از آب پاکیزه پر می کند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانه ی آن می اندازد آنگاه «دوله» را نزد همه ی کسانی که می برد که آرزویی در دل دارند و می خواهند در مراسم «چک دولَه» شرکت کنند و آن ها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاق سر، سکه یا مانند این ها در آب دوله می اندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد می برد و در آن جا می گذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان، همه ی کسانی که در دوله جسمی انداخته اند و نیت و آرزویی داشتنه اند در جایی گرد هم می آیند و دوشیزه، دوله را از زیر درخت به میان جمع می آورد. در این فال گیری بیشتر بانوان شرکت می کنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی می خوانند و دختر در پایان هر شعر، دست خود را درون دوله می برد و یکی از چیزها را بیرون می آورد، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه می شود که شعر خوانده شده مربوط به نیت، خواسته و آرزوی او بوده است.
اشكان بروج