Sunday, December 19, 2010

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت…… دائما یکسان نماند حال دوران غم مخور

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت…… دائما یکسان نماند حال دوران غم مخور

اوضاع روحی داغان
زندگی من دیگر بیشتر در دفتر نشریه تعطیلات نو می‌گذرد و کلاس‌های دانشگاه
پروپوزال پایان نامه این حقیر بر زمین و هوا مانده چون وقتی نیست برای نوشتنش
عکس‌های خوبی از محرم تفرش و تعزیه‌خوانی گرفتم
کارناوال سیاه خیابان‌های تهران و ایران به سر رسید
شماره‌های زیادی رد و بدل شد
حوصله ندارم به دیگران سر بزنم
حتی حوصله ندارم کسی به من سر بزند
فیس‌بوک یا همان رخ‌نامه را بستم تا اطلاع ثانوی
امتحانات نزدیک است و پروژه‌ها چون کوهی دارد کمرم را می‌شکند
سفر که دیگه برام آرزو شده
بنزین سهمیه شد لیتری 400 و آزاد 700 تومان....سفر شخصی هم فعلا تعطیل
دلخوشی: صفر
بیزاری و بی حالی: 100
کسی که من فقط دوستش دارم مرا می‌پرستد ولی سرانجام باید کاری کرد... و اذیت او شده کار من
وای بر من وای بر من وای برمن
این است روزگاری که بر مراد ما نمی‌رود... ولی من غم می‌خورم