دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت…… دائما یکسان نماند حال دوران غم مخور
اوضاع روحی داغان
زندگی من دیگر بیشتر در دفتر نشریه تعطیلات نو میگذرد و کلاسهای دانشگاه
پروپوزال پایان نامه این حقیر بر زمین و هوا مانده چون وقتی نیست برای نوشتنش
عکسهای خوبی از محرم تفرش و تعزیهخوانی گرفتم
کارناوال سیاه خیابانهای تهران و ایران به سر رسید
شمارههای زیادی رد و بدل شد
حوصله ندارم به دیگران سر بزنم
حتی حوصله ندارم کسی به من سر بزند
فیسبوک یا همان رخنامه را بستم تا اطلاع ثانوی
امتحانات نزدیک است و پروژهها چون کوهی دارد کمرم را میشکند
سفر که دیگه برام آرزو شده
بنزین سهمیه شد لیتری 400 و آزاد 700 تومان....سفر شخصی هم فعلا تعطیل
دلخوشی: صفر
بیزاری و بی حالی: 100
کسی که من فقط دوستش دارم مرا میپرستد ولی سرانجام باید کاری کرد... و اذیت او شده کار من
وای بر من وای بر من وای برمن
این است روزگاری که بر مراد ما نمیرود... ولی من غم میخورم
4 comments:
سلام و درود
اشکان جان اصلا دوست ندارم این جوری ببینمت
گفتی دوست نداری کسی بهت سر بزنه اما ما دوست داریم و مزاحمت میشیم.
راه های زیادی برای رسیدن به خداهست!!!
درباره امتحانها تقلب را برای چی گذاشتن درباره گرونی بنزین و سفر هم سفر کوله ای برای چی اختراع شده . اگر پایه ای بسم الله
ارادتمند شهریار
ديگر تمام شد.آسوده بمان
اشکان چه کردی با خودت! اما یه ضرب النثل طهرونی هست که می گه اگه می خواهی بلند شی دستاتو بذار رو زانوی خودت! اشکان تو هم دستاتو بذار رو زانو هات و از این کنج و یکنواختی که توشی بیا بیرون! تنها کسی که هم که می تونه بهت کمک بکنه فقط یک نفره که اون رو هم خوب می شناسیش! اسمش اشکانه از نوع بروج
سلام سرباز همیشه جاویدان
خیلی خوشحال شدم از وبلاگ زیبا ومفید وجذابت دیدن کردم.امیدوارم همیشه آرامش داشته باشی تا موفقیتهای بیشترت ببینیم.آرزوی شادی وسلامتی واست می کنم.علاقه به همکاری با نشریه را دارم البته نمی دونم امکان داره یا نه.الان تو ایرانا می نویسم.سر صبر وقت داشتی و حوصله بهم جواب بده.امیدوارم روزی بیاد که که بنویسی همه چی به خوبی می گذره
Post a Comment