Monday, March 15, 2010

وقتی کوروش کبیر در این روزگار وانفسا از خواب بر می خیزد



روزی کوروش در حال نیایش با خدا گفت: خدایا به عنوان کسی که عمری پربار داشته وجز خدمت به بشر هیچ نکرده از تو خواهشی دارم. آیا میتوانم آن را مطرح کنم؟خدا گفت: البته!
- از تو میخواهم یک روز، فقط یک روز به من فرصتی دهی تا ایران امروز رابررسی کنم. سوگند میخورم که پس از آن هرگز تمنایی از تو نداشته باشم.
- چرا چنین چیزی را میخواهی؟ به جز این هرچه بخواهی برآورده میکنم، اما این را نخواه.
- خواهش میکنم. آرزو دارم در سرزمین پهناورم گردش کنم و از نتیجه سالها نیکی و عدالت گستری لذت ببرم. اگر چنین کنی بسیار سپاسگذار خواهم بود واگر نه، باز هم تو را سپاس فراوان می گویم.
خداوند یکی از ملائک خود را برای همراهی با کوروش به زمین فرستاد و کوروش را با کالبدی، از پاسارگاد بیرون کشید. فرشته در کنار کوروش قرار گرفت.کوروش گفت: «عجب!اینجا چقدر مرطوب است!» و فرشته تاسف خورد.
- میتوانی مرا بین مردم ببری؟ میخواهم بدانم نوادگان عزیزم چقدر به یاد من هستند.
و فرشته چنین کرد. کوروش برای اینکار ذوق و شوق بسیاری داشت اما به زودی ناامیدی جای این شوق را گرفت. به جز عده اندکی، کسی به یاد او نبود.کوروش بسیار غمگین شد اما گفت: اشکالی ندارد. خوب آنها سرگرم کارهای روزمره خودشان هستند. فرشته تاسف خورد.
در راه میشنید که مردم چگونه یکدیگر را صدا میزنند: عبدالله! قاسم! …
- هرگز پیش از این چنین نام هایی نشنیده بودم!
فرشته گفت: این اسامی عربی هستند و پس از هجوم اعراب به ایران مرسوم شدند.
- اعراب؟!
-  بله. تو آنها را نمیشناسی. آن موقع که تو بر سرزمین متمدن و پهناورایران حکومت میکردی و حتی چندین قرن پس از آن، آنها از اقوام کاملا وحشی بودند.
کوروش برافروخت: یعنی میگویی وحشی ها به میهنم هجوم آورده و آن را تصرف کردند؟!پس پادشاهان چه میکردند؟!
فرشته بسیار تاسف خورد.
سکوت مرگباری بین آنها حاکم شده بود. بعد از مدتی کوروش گفت: تو می دانیکه من جز ایزد یکتا را نمی پرستیدم. مردم من اکنون پیرو آیینی الهی هستند؟
-  در ظاهر بله!
کوروش خوشحال شد: خدای را سپاس! چه آیینی؟
- اسلام
- چگونه آیینی است؟
- نیک است
و کوروش بسیار شاد شد. اما بعد از چندین ساعت معنی در ظاهر بله را فهمید
 - نقشه فتوحات ایران را به من نشان می دهی؟ می خواهم بدانم میهنم چقدر وسیع شده
وفرشته چنین کرد.
-  همین؟!
کوروش باورش نمی شد. با نا باوری به نقشه می نگریست.
- پس بقیه اش کجاست؟ چرا این سرزمین از غرب و شرق و شمال و جنوب کوچک شده است؟!
و فرشته بسیار زیاد تاسف خورد.
 - خیلی دلم گرفت ، هرگز انتظار چنین وضعی را نداشتم. میخواهم سفر کوتاهی به آنسوی مرزها داشته باشم و بگویم ایران من چه بوده شاید این سفر دردم راتسکین دهد.
فرشته چنین کرد، تازه به مقصد رسیده بودند که با مردی هم کلام شدند. پس ازچند دقیقه مرد از کوروش پرسید: راستی شما از کجا می آیید؟ کوروش با لبخندی مغرورانه سرش را بالا گرفت و با افتخار گفت:
ایران!
لبخند مرد ناگهان محو شد و گفت : اوه خدای من، او یک تروریست متحجّر است!
عکس العمل آن مرد ابدا آن چیزی نبود که کوروش انتظار داشت. قلب کوروش شکست
-  مرا به آرامگاهم باز گردان.
فرشته بغض کرده بود: اما هنوز خیلی چیزها را نشانت نداده ام، وضعیت اقتصادی، فساد، پایمال کردن
کوروش رو به آسمان کرد و گفت: خداوندا مرا ببخش که بیهوده بر خواسته ام پافشاری کردم، کاش همچنان در خواب و بی خبری به سر می بردم.
کوروش تو نخواب که ملتت در خواب است            آرامـــگـهـت غـــرقــه بـه زیـــر آب اسـت
ایـنبار نـه بیــگانه که دشـمن ز خـود است                صد ننـگ به ما کـه روح تو بی تاب است
ü      حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش هر کس به حرفهایی است که برای نگفتن دارد.

3 comments:

shanbe said...

انواع سفرهای نوروزی
قسمت چهارم(آخر) ، سفر با هواپیما
در سفرهای هوایی سرگرمی های متنوعی وجود دارد. یکی از انواع سرگرمی در هواپیمای ایرباس آن است که بعضی از افراد پس از گذشت زمانی از شروع پرواز و بررسی آماری ! دیگر مسافران ، اشتباها در صندلی ردیف های دیگر هواپیما می نشینند و پس از تذکر فرد کناری عذرخواهی کرده و در همان جا سکنی می گزینند. در آخر پرواز هم با جملاتی همچون : شماره تلفن ،آدرس ایمیل، LOVE، عزیزم و ... از هواپیما پیاده می شوند!
اما سرگرمی در هواپیمای توپولوف تفاوتی بس اساسی دارد . در این هواپیماها افراد در گوشه ای به آرامی نشسته و به زندگی پس از مرگ فکر می کنند !
نکته: بر طبق تحقیقات میدانی بعمل آمده ، یکی از سرگرمی های مشترک بین مسافران هواپیماهای توپولوف و ایرباس زدن زنگ مهماندار است!!
هدف سفر: بطور کلی هدف از این گونه سفرها آشنایی با فرهنگ و سوابق تاریخی کشورهای دیگر است. از جمله مکانهای تاریخی ، می توان به سواحل تاریخی آنتالیا ، دبی ، تایلند ، بالی، وارنا و ... اشاره کرد! در این گونه سفرها مسافران معمولا در ساحل نشسته و برای آشنایی با فرهنگ مردمان دیگر کشورها ، ساعت ها به مردمان آنها خیره می شوند! و در آخر با زبان بی زبانی برای دریافت اطلاعات بیشتر از تاریخ تمدن و فرهنگ مردمان آن سرزمین ، آنها را شب به مهمانی دعوت می کنند!!
دیگر سرگرمی های این افراد امتحان انواع دلسترهای بهنوش آن کشور است تا میزان کیفیت آنها نسبت به محصولات مشابه داخلی سنجیده شود.
قسمت اول ، سفر با سواری
قسمت دوم ، سفر با اتوبوس
قسمت سوم، سفر با قطار
http://shahriar.blogspot.com

saadatian said...

سلام بر آقای بروج عزیز ،سرباز گارد جاویدان هخامنش
از لطفتون سپاس گزارم . من هم براتون سالی خوب و سرشار از سلامتی آرزومندم . و... کاش ما خواب می دیدیم این مرد بزرگ رو

Azadeh said...

اشکان عزیز سلام
نه فقط کوروش که خیلی های دیگر از گذشته های دور تا همین حالا اگر سر از خاک بردارند آرزو می کنند که هر چه زودتر به آرامگاهشان برگردند با این حال امیدوار باش که تاریخ می گوید هر فرازی را فرودی است و هر فرودی را فرازی